واژهی عكاسی مستند در سالهای ركود اقتصادی كاربرد پیدا كرد. زمانی كه شرایط اسفبار كشاورزان وجدان مردم امریكا را بیدار كرد تا نیاز به اصلاحات اجتماعی را احساس كنند. این زمینه از عكاسی هنوز عكسهای داست باول (DUST BOWL) را تداعی میكند, عكسهایی كه در آنها، پس كوچههای كثیف و شرایط رقتبار شهری را تصویر كرده بود.
اما عكاسی مستند ابعاد وسیعتر از اینكه فقط بدبختیها و نارساییها را تصویر كند در بر میگیرد، چراكه میتوان موضوعهایی جدا از بدبختیها و ناكامیها را نیز به تصویر كشید و سندیت بخشید, مانند مناطق دورافتاده و محروم, انسانهای سرزمینهای دیگر, ناملایمات جامعه و طبیعت, ابعاد وسیع عواطف و تنشها، درواقع دامنهی موضوعهای عكاسی مستند بیشمار و نامحدود است. با اینهمه هر عكسی را نمیتوان عكس مستند نامید. زیرا عكس مستند باید حامل پیام باشد. پیامی كه آن را از یك عكس طبیعت، یك پرتره و یك منظرهی خیابان مستثنی میكند. عكس مستند ممكن است ثبتكنندهی یك واقعه باشد اما این واقعه فیالنفسه باید معنا داشته باشد. معنایی فراتر از آنچه عكس خبری با خود یدك میكشد. عكس مستند ممكن است شخصیت یا احساسی را ثبت كند. اما باز هم باید مفهومی اجتماعی داشته باشد و نمایانگر چیزهایی بیش از آنچه پرتره نشان میدهد باشد. درواقع ما را بر آن میدارد كه با دیدی نوبه دنیا بنگریم.
عكاسی مستند، نمایش دنیای واقعی است به وسیلهی عكاس كه قصدش تحلیل و تفهیم چیزی مهم به بیننده است. از آنجا كه تعریف جهانشمولی دربارهی این بخش مهم و پیچیدهی عكاسی وجود ندارد تا تمامی جنبههای آن را در بر گیرد, وجود تعاریف گوناگون را اجتنابناپذیر كرده است. تناقض بین ویژگیهایی كه به عكس مستند نسبت داده میشود ممكن است ناشی از جدید بودن این بخش از عكاسی باشد. چراكه این نوع ...ادامه مطلب...
.: Weblog Themes By Pichak :.